نسر
نویسه گردانی:
NSR
نسر. [ ن ِ س َ ] (اِ) سایبان . (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء). رجوع به نَسَر شود.
واژه های همانند
۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن محمودالمرداسی ، از امرای حلب است . به سال 467 هَ . ق . بعد از فوت پدرش به امارت حلب رسید و یک سال بعد (468) به دس...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن مزاحم بن سیارالمنقری التمیمی الکوفی ، مکنی به ابوالفضل ، از مورخان شیعه است ،در کوفه شغل عطاری داشت . سپس در بغداد...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن معاویةبن بکربن هوازن ، از قبیله ٔ عدنان و جدّی جاهلی است . رجوع به الاعلام زرکلی ج 8 ص 350 و نهایت الارب ص 347 و ج...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن منصوربن حسن بن جوشن النمیری ، مکنی به ابوالمراهف از امیرزادگان عرب و از شعرای مشهور قرن ششم است . در رافقه به سا...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن ناصرالدین سبکتکین ، سپهسالار خراسان بود از قبل برادرش سلطان محمودبن سبکتکین ، وی به سال 412 درگذشت . به روایتی فرد...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن هارون نصرانی در سلطنت عضدالدوله به منصب وزارت رسید «در باب تعمیر کلیسیاها و معابد نصاری و ترسایان سعی موفور بجای ...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن هرمز سمرقندی ، کاتب ابوعلی سعید و جانشین او در ریاست مقالصه [ فرقه ای از مانویه ] بود. (یادداشت مؤلف از الفهرست اب...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن یعقوب الدینوری ، مکنی به ابوسعد، از ادبا و منشیان بزرگ قرن چهارم و پنجم است . در نیشابور متصدی عمل فرض و اعطاء بود ...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن یوسف ، صاحب کسائی ، از اوست : کتاب الابل ، و کتاب خلق الانسان . (یادداشت مؤلف از الفهرست ابن الندیم ).
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابوالجیوش ، چهارمین امرای بنی نصر غرناطه است ، وی از سال 708 تا 713 هَ. ق . حکمرانی کرد. رجوع به تاریخ الخلفاء ص 24 شود.