نسر
نویسه گردانی:
NSR
نسر. [ ن َ س َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکزی دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه است ، در 57هزارگزی جنوب شرقی کدکن در دامنه ٔ معتدل هوائی واقع است و 2108 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار و رودخانه ، محصولش غلات و خشکبار و پنبه ، شغل اهالی زراعت و مالداری و قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های همانند
۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن صالح بن مرداس الکلابی ، مکنی به ابوکامل و ملقب به شبل الدولة، یا شهاب الدوله ، دومین امیر از امرای بنی مرداس حلب ا...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن طمغاج خان ابراهیم بن نصر، مکنی به ابوالحسن و ملقب به شمس الملک و نصیرالدوله و ناصرالدین ، از ملوک آل خاقان وممدوح ...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن عاصم اللیثی ،یا نصربن عاصم الدوئلی از نخستین واضعان علم نحو عربی است . وی به سال 89 هَ . ق . درگذشت . رجوع به الا...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمن ، خلیفه ٔ مسلمان قرطبه ، و معاصر قسطنطین هفتم امپراطور بیزنطیه است ، و امپراطور نسخه ای از کتاب «دیسقوریدوس »...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمن بن اسماعیل بن علی الفزاری ، مکنی به ابوالفتح ، از ادبای عرب و از مردم اسکندریه است ، سفری به بغداد کرد و ...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن عبدالرزاق بن شیخ عبدالقادر گیلانی بغدادی ، مکنی به ابوصالح و ملقب به قاضی القضاة، نخستین قاضی مذهب حنبلی است ، خل...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن احمد فارسی شیرازی ، مکنی به ابوالحسین ، از علمای قرائت است ، در مصر مقام و مسند داشت او راست : الجامع، در...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ،مکنی به ابومالک و معروف به کیدر، در اواخر عهد مأمون عباسی به سال 217 هَ . ق . والی مصر شد و تا اوایل زمان ...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن عبدالقوی اللخمی اسکندری ازهری ، مکنی به ابوالفتوح و معروف به ابن قلاقس ، از ادیبان و شاعران عرب است ، به...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) (امیر...) ابن علی بن مقلدبن نصربن منقذالکنانی ، مکنی به ابوالمرهف و ملقب به عزالدولة، بعد از وفات پدرش به سال 479 به ...