نصر
نویسه گردانی:
NṢR
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن عبدالقوی اللخمی اسکندری ازهری ، مکنی به ابوالفتوح و معروف به ابن قلاقس ، از ادیبان و شاعران عرب است ، به سال 532 هَ. ق . در اسکندریه تولد یافت سپس به قاهره آمد و از آنجا به عدن و یمن سفر کرد و به سال 567 در عیذاب درگذشت . او راست : دیوان اشعار و دیوان ترسّل و مواطرالخواطر و الزهرالباسم . رجوع به الاعلام زرکلی ج 8 ص 344 وخریدةالقصر، باب شعراء مصر ج 1 ص 145 و کتاب الروضتین ج 1 ص 205 و وفیات الاعیان ابن خلکان ج 2 ص 156 و ارشاد الاریب ج 7 ص 211 و دایرة المعارف الاسلامیة ج 1 ص 264 و البدایة و النهایة ج 12 ص 269 و معجم البلدان ج 4 ص 115 شود.
واژه های همانند
۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن رشیدالدوله محمودملقب به جلال الدوله ، رجوع به نصربن محمود المرداسی و نیز رجوع به تاریخ الخلفاء صفحه ٔ مقابل ص 104 ...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن زهران بن کعب ازدی ، جد جاهلی یمنی است . بنی دهمان و بنی عیمان از نسل وی اند. رجوع به الاعلام زرکلی ج 8 ص 431 و جمهر...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن سبا، عبدالشمس بن یشجب بن یعرب ، از سلاطین جاهلی و از ملوک بنی حمیر در سرزمین یمن است . رجوع به الاعلام زرکلی ج 8 ص ...
نصر. [ ن َ ](اِخ ) ابن سبکتکین . رجوع به نصربن ناصرالدین شود.
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن سیاربن رافعبن حَرّی بن ربیعة الکنانی ، متولد سال 46 هَ . ق .، شیخ مضریان خراسان و از شاعران و خطیبان عرب و والی بل...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن شبث العقیلی ۞ ، از متعصبان عرب است ، وی در ولایت کیسوم (در شمال حلب ) اقامت داشت و چون هارون الرشید درگذشت و بین...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن صالح بن مرداس الکلابی ، مکنی به ابوکامل و ملقب به شبل الدولة، یا شهاب الدوله ، دومین امیر از امرای بنی مرداس حلب ا...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن طمغاج خان ابراهیم بن نصر، مکنی به ابوالحسن و ملقب به شمس الملک و نصیرالدوله و ناصرالدین ، از ملوک آل خاقان وممدوح ...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن عاصم اللیثی ،یا نصربن عاصم الدوئلی از نخستین واضعان علم نحو عربی است . وی به سال 89 هَ . ق . درگذشت . رجوع به الا...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمن ، خلیفه ٔ مسلمان قرطبه ، و معاصر قسطنطین هفتم امپراطور بیزنطیه است ، و امپراطور نسخه ای از کتاب «دیسقوریدوس »...