اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نغنغة

نویسه گردانی: NḠNḠ
نغنغة. [ ن ُ ن ُغ َ ] (ع ص ) زن احمق و ضعیف . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). تأنیث نغنغ. (منتهی الارب ). رجوع به نُغنُغ شود. || (اِ) درد حلق . درد که در حلق احساس شود. (از متن اللغة). || گوشت پاره ٔ بالای گردن شتر که در نشخوار کردن بجنبد. (منتهی الارب ). || موضعی است بین لهاة و شوارب در حلقوم . (از اقرب الموارد). || هر ورمی که در آن استرخاء باشد. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
نغنغة. [ ن َ ن َ غ َ ] (ع مص ) دردگین نغنغ گردیدن . (آنندراج ). عارض شدن درد در نُغنُغ کسی . (از ناظم الاطباء). || (اِ) غده ای که در حلق باش...
آواز لطیف. نغمه و سرود گه به مثال ساقیان عقل ز مغز می بری گه به مثال مطربان نغنغه ساز می کنی (دیوان شمس)
نقنقة. [ ن َ ن َ ق َ ] (ع اِ) بانگ بلند غوک و مرغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (مص ) در مغاک فرورفتن چشم . (از منتهی الارب ...
نقنقة. [ ن ِ ن ِ ق َ ] (ع اِ) تأنیث نِقْنِق . رجوع به نِقْنِق شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.