اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نفل

نویسه گردانی: NFL
نفل . [ ن َ ] (ع اِ) عطیه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || غنیمت . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 100) (دهار). || ادای آنچه واجب نیست . (از اقرب الموارد). || عبادتی که واجب نبود.(منتهی الارب ). زیاده بر واجب . (از متن اللغة). عبادتی که بر بنده واجب باشد. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). طاعت که نه فریضه بود نه سنت . (مهذب الاسماء). عبادتی که زائد بر فرایض و واجبات کنند. (از تعریفات ) (از اقرب الموارد). مندوب . مستحب . التطوع النفاق . (از تعریفات ). نافلة. رجوع به نافلة شود. || سرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ). برد. (متن اللغة). || (مص ) غنیمت دادن . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). || عطیه دادن . || سوگند خوردن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
نفل . [ ن َ ف َ ] (ع اِ) غنیمت . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). فی ٔ. (یادداشت مؤلف ). || هبه . (منتهی ...
نفل . [ ن ُ ف َ ] (ع اِ) سه شب از ماه که پس از غرر آید ۞ ؛ یعنی شب چهارم و پنجم و ششم . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). سه شب بعد از غرر د...
نفل . [ ن ُ ف َ ] (اِ) آنجای از دشت و صحرا که مردمان و حیوانات در زمستان در آنجا آسایش می کنند. (ناظم الاطباء). رجوع به نغل شود.
نفل. (ا. فر.). نفل (در فرانسه ازگیل ژاپنی: Nèfle du Japon و در انگلیسی: Medlar of Japan) با نام علمی Eriobotrya japonica که در انگلیسی لوکوت و در فران...
ام نفل . [ اُم ْ م ِ ن ُ ف َ ] (ع اِ مرکب ) کفتار. (از المرصع). در اقرب الموارد و کتب لغت دیگر نَوفَل به معنی کفتار نر است .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.