گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نفل نویسه گردانی: NFL نفل . [ ن ُ ف َ ] (ع اِ) سه شب از ماه که پس از غرر آید ۞ ؛ یعنی شب چهارم و پنجم و ششم . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). سه شب بعد از غرر در ماه . (از اقرب الموارد). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی نفل نفل . [ ن َ ] (ع اِ) عطیه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || غنیمت . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 100) (دهار). || ادای آنچه واجب نیست . (از اقرب ... نفل نفل . [ ن َ ف َ ] (ع اِ) غنیمت . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). فی ٔ. (یادداشت مؤلف ). || هبه . (منتهی ... نفل نفل . [ ن ُ ف َ ] (اِ) آنجای از دشت و صحرا که مردمان و حیوانات در زمستان در آنجا آسایش می کنند. (ناظم الاطباء). رجوع به نغل شود. نفل نفل. (ا. فر.). نفل (در فرانسه ازگیل ژاپنی: Nèfle du Japon و در انگلیسی: Medlar of Japan) با نام علمی Eriobotrya japonica که در انگلیسی لوکوت و در فران... ام نفل ام نفل . [ اُم ْ م ِ ن ُ ف َ ] (ع اِ مرکب ) کفتار. (از المرصع). در اقرب الموارد و کتب لغت دیگر نَوفَل به معنی کفتار نر است . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود