اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نهم

نویسه گردانی: NHM
نهم . [ ن َ هََ ] ۞ (ع مص ) بسیار شدن اکل و خوراک کسی . (ازاقرب الموارد) (از متن اللغة). نهیم . (متن اللغة). || آزمند چیزی گردیدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از متن اللغة). سخت حریص شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || آزمند و حریص گشتن درخوردن طعام و سیری و چشم سیری از غذا نداشتن . نهامة. (از اقرب الموارد). زیاد شدن میل و شهوت کسی به غذا. (از متن اللغة). نیک آزمند گردیدن به طعام و پرنگردیدن چشم بسیارخوار و سیر نشدن . (از منتهی الارب ). سخت حریص شدن در خوردن . (زوزنی ). || همت کسی در چیزی رسیدن و رغبتش بدان فزونی گرفتن . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
نحم . [ ن َ ح ِ ] (ع ص ) رجل نحم ؛ مردی که از جوف او صدائی خارج شود. (از المنجد).
نحم . [ ن َ ح َم م ] ۞ (ع ص ) سخت نحیم و ناله . (منتهی الارب ). شدیدالنحیم . (اقرب الموارد).
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.