نهم
نویسه گردانی:
NHM
نهم . [ ن َ هَِ ] (ع ص ) نیک آزمند و حریص بر طعام و گرسنه چشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از متن اللغة).
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
نحم . [ ن َ ح ِ ] (ع ص ) رجل نحم ؛ مردی که از جوف او صدائی خارج شود. (از المنجد).
نحم . [ ن َ ح َم م ] ۞ (ع ص ) سخت نحیم و ناله . (منتهی الارب ). شدیدالنحیم . (اقرب الموارد).