اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نهور

نویسه گردانی: NHWR
نهور. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل . در 8 هزارگزی جنوب شرقی بنجار در جلگه ٔ گرم معتدل هوایی واقع و دارای 414 تن سکنه است . آبش از رودخانه ٔ هیرمند، محصولش غلات و لبنیات ، شغل اهالی زراعت و گله داری و گلیم و کرباس بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
نهور. [ ن ُ ] (اِ) چشم . (جهانگیری ) (رشیدی ) (انجمن آرا) : تو آن سری که شمارند خاک پای تراسران محتشمان توتیای نور نهور. سوزنی (از جهانگیری )...
نهور.[ ن ُ ] (ع اِ) ج ِ نهر. رجوع به نَهر و نَهَر شود.
چشمه نهور. [ چ َ م َ ن َ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند در 52 هزارگزی شمال خاوری قاین واقع است . جلگه و گرمسیر ا...
نحور. [ ن ُ ] (ع اِ) ج ِ نحر. رجوع به نَحْر شود.
نحور. [ ن َ ] (ع ص ) ناحر. (المنجد). نحرکننده . رجوع به نحر شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.