اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

و

نویسه گردانی: W
و. [ وَ ] (اِخ ) در علم نجوم علامت و رمز برج میزان است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲,۱۳۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۷ ثانیه
ویس و رامین . [ س ُ ] (اِخ ) نام دو تن از عشاق معروف افسانه ای و نام داستان آنان . این افسانه ٔ ایرانی از قدیمترین زمانها موجود بوده و پهل...
هارت و پورت . [ ت ُ ] (اِمرکب ، از اتباع ) اشتلم . رجوع به هارت و هورت شود.
هارت و هورت . [ ت ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) اشتلم . داد و بیداد و فریاد تصنعی .
ماه و پروین . [ هَُ پ َرْ ] (اِ مرکب ) ماه فرفین . جدوار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماه فرفین و جدوار شود.
ننگ و ناموس . [ ن َ گ ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ننگ و نام . آبرو. حرمت : کی گمان داشتم که آخر کارننگ و ناموس را نهی به کنار.ضیاء اصفهانی .
گوشه و کنار. [ ش َ /ش ِ وُ ک ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) گوشه کنار. این طرف و آن طرف . اکناف . اطراف . رجوع به گوشه کنار شود.
لیف و صابون . [ ف ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) مجازاً اختلاط نانواخت : ربط اغیار و ناصحان فرخ همچو تألیف لیف و صابون است .محسن تأثیر (از آنند...
مات و مبهوت . [ ت ُ م َ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) مات و متحیر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). حیران . سرگردان . سرگشته و سراسیمه . رجوع به مات ...
غرنگ و غریو. [ غ َ رَ گ ُ غ ِ وْ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ترکیبی است از غرنگ + غریو. رجوع به همین کلمات شود. آه و ناله و صدا و فریاد : شتا...
غلت و واغلت . [ غ َ ت ُ غ َ ] (ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) غلط و واغلط. غلتیدن مکرر.- غلت و واغلت زدن ؛غلتیدن مکرر.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.