اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

و

نویسه گردانی: W
و. [ وَ ] (اِخ ) در علم نجوم علامت و رمز برج میزان است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲,۱۳۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۴ ثانیه
فت و فراوان . [ ف َت ْ ت ُ ف َ ] (ص مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه ، بسیار فراوان . سخت بسیار. (یادداشت بخط مؤلف ).
قارت و قورت .[ ت ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) هنگامه . شارت و شورت .
طول و تفصیل . [ ل ُ ت َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) از اتباع است . شرح و بسط.
کاست و فزود. [ت ُ ف ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) معرب آن کستبزود ۞ . (انجمن آرا) (آنندراج ، ذیل لغت کاست ). کاستن و فزودن . (انجمن آرا) (آنند...
کاسه و کوزه . [ س َ / س ِ وُ زَ / زِ ] (ترکیب عطفی ، اِمرکب ) اثاث البیت . (آنندراج ). کاسه کوزه : کاسه و کوزه ٔ افلاک شکستن داردچند بیهوده دل ...
کبک و روباه . [ ک َ ک ُ ] (اِخ ) نام رودی است . آبش تلخ و شور و بی فایده است . از چشمه ٔ بی بی حکیمه برخیزد و از میان ناحیه ٔ لیراوی کوه کی...
کور و پشیمان . [ رُ پ َ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) سخت پشیمان . (فرهنگ فارسی معین ). از اتباع ، سدمان ندمان . سادم نادم . (یادداشت به خط مرحوم ...
کنش و واکنش . [ ک ُ ن ِ ش ُ ک ُ ن ِ ] (ترکیب عطفی ) عمل و عکس العمل ۞ . (از یادداشت به خطمرحوم دهخدا). و رجوع به «کنش » و «عکس العمل » شود.
هند و اروپائی . [ هَِ دُ اُ ] (اِخ ) یکی از قسمت های سه گانه ٔ نژاد سفید. (ایران باستان ). آریائیان هند و ایران و سراسر اروپا که بسیاری از جهان...
هفتاد و دو تن . [ هََ دُ دُ ت َ ] (اِخ ) نام عامی است که بر شهیدان واقعه ٔ کربلا اطلاق شده است . آخرین کسانی که با امام حسین علیه السلام ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.