وبت
نویسه گردانی:
WBT
وبت . [ وَ ] (ع مص ) اقامت کردن . (از اقرب الموارد) (المنجد). جای گرفتن و مقیم شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
وبط. [ وَ ] (ع مص ) از مرتبه افکندن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). افکندن کسی را از مرتبه و درجه . (ناظم الاطباء). || بهره ٔ خسیس دادن...
وبط. [ وَ ب َ ] (ع مص ) وباطة. سست رأی گردیدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به وباطة و وبوط شود.
دارا و بت زرین . [ وُ ب ُ ت ِ زَرْ ری ] (اِخ ) نام کتابی از ایرانیان قدیم بوده که به عربی ترجمه شده است و ابن الندیم در ص 424 فهرست خوی...