وجهة
نویسه گردانی:
WJH
وجهة.[ وِ هََ ] (ع اِ) روش و طریقه . (ناظم الاطباء). || سوی و کرانه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).آنجا که روی کنند. (مهذب الاسماء). موضعی که به طرف آن رو کرده شود. (غیاث اللغات ). || دین . || قبله . (مهذب الاسماء). || اعتبار: وجهه ٔ ملی . || صفحه . یک روی نامه : هو مجلدة ضخمة تحتوی علی عشرین کراسه فی کل وجهة عشرون سطراً. (معجم الادباء چ مارگلیوث ج 2 ص 56).
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
وجهة. [ وُ هََ ] (ع اِ) روش و طریقه . (ناظم الاطباء). || سوی و کرانه . (منتهی الارب ).
وجهة. [ وَ ج ُ هََ ] (ع ص ) مؤنث وَجُه ْ؛ یعنی زن باقدر و منزلت . (ناظم الاطباء). رجوع به وَجُه شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
بیض اﷲ وجهه . [ ب َی ْ ی َ ضَل ْ لا هَُ وَ هََ ه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) خدا رویش را سپید گرداند. خدا او را روسفید کند.
کرم اﷲ وجهه . [ ک َرْ رَ م َل ْ لا هَُ وَ هََ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) گرامی داراد خدای روی او را. دعائی است که اهل سنت پس از بردن نام ...