اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ولح

نویسه گردانی: WLḤ
ولح . [ وَ ] (ع مص ) بار کردن بر شتر فوق از طاقت آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
وله زدن . [ وِل ْ ل َ / ل ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) بسیار جنبان بودن ، چنانکه خاکشی و کرم در آب گَنده . (یادداشت مرحوم دهخدا). وول زدن در تداول ...
وله زاقرد. [ وَ ل َ ق ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نیر بخش مرکزی شهرستان اردبیل ، واقع در 500 گزی شوسه ٔ اردبیل به تبریز، دارای 565 تن سکنه...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.