وله
نویسه گردانی:
WLH
وله . [ وِل ْ ل َ / ل ِ ] (اِ) در تداول مردم قزوین ، جنبش و حرکت بسیار جنبندگان خرد در فضای کم ، چنانکه خاکشی یا ماهی در آب ، و همیشه با فعل زدن به کار رود.
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
وله زاقرد. [ وَ ل َ ق ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نیر بخش مرکزی شهرستان اردبیل ، واقع در 500 گزی شوسه ٔ اردبیل به تبریز، دارای 565 تن سکنه...
ولح . [ وَ ] (ع مص ) بار کردن بر شتر فوق از طاقت آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).