 
        
            وله 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        WLH 
    
							
    
								
        وله . [ وِل ْ ل َ / ل ِ ] (اِ) در تداول  مردم  قزوین ، جنبش  و حرکت  بسیار جنبندگان  خرد در فضای  کم ، چنانکه  خاکشی  یا ماهی  در آب ، و همیشه  با فعل  زدن  به  کار رود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۹ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        وله زاقرد. [ وَ ل َ ق ِ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  نیر بخش  مرکزی  شهرستان  اردبیل ، واقع در 500 گزی  شوسه ٔ اردبیل  به  تبریز، دارای  565 تن  سکنه...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ولح . [ وَ ] (ع  مص ) بار کردن  بر شتر فوق  از طاقت  آن . (منتهی  الارب ) (اقرب  الموارد).