هاشم
نویسه گردانی:
HAŠM
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن هاشم ، مکنی به ابوخالد. از وزرای دولت اموی اندلس ، اصلش از موالی عثمان بن عفان بود امیر محمدبن عبدالرحمن اموی . سلطان اندلس وی را گرامی داشت و به وزارت انتخاب کرد و او را والی ایالت جیان (در اسپانیا) گردانید. هاشم به سوء اخلاق و خبث طینت معروف بود، چنانکه ابن الابار درباره ٔ او گفته است که وی جامع خصالی بود که در کس دیگر از معاصرینش جمع نشده بود. و ابن سعید وی را متکبر، خودپسند و مغرور، کینه جو و لجوج دانسته و به وی لقب افسدالدوله (؟) داده است . پس از مرگ امیر محمدبن عبدالرحمن (273 هَ . ق .) پسرش المنذر، وی را مدت کوتاهی به ولایت «الحجابة» برگماشت و سپس او را معزول و زندانی گردانید و سرانجام بکشت (273 هَ . ق .). (از اعلام زرکلی چ 2 ج 2).
واژه های همانند
۱۰۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
قلعه هاشم خان . [ ق َ ع َ ش ِ ] (اِخ ) قصبه ای است جزء دهستان رامند بخش بوئین شهرستان قزوین ، واقع در24 هزارگزی باختر بوئین و 18هزارگزی راه ...
امام زاده هاشم . [ اِ دَ / دِش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سنگر و کهدمات بخش مرکزی شهرستان رشت ، واقع در 17 هزارگزی جنوب دوشبنه بازار و 32...
امام زاده هاشم . [ اِ دَ / دِ ش ِ ] (اِخ ) امام زاده ای است در دهکده ای بهمین نام واقع در دهستان سنکر و کهدمات رشت که از زیارتگاههای منطقه ٔ...
هاشم آباد ارباب کیخسرو. [ ش ِ دِ اَ ک ِ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران ، واقع در 15 هزارگزی شمال باختری شه...
از گذشته تا فردا نگاهی به شعر میرزامحمد هاشم اختری بروجنی نویسنده : مهدی طهماسبی دزکی
بسم الله الرحمن الرحیم
در این نوشتار برآنیم تا به بررسی زن...