اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هاشمی

نویسه گردانی: HAŠMY
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) (خواجه ...) یا (خواجه هاشم ). از سادات بخارا و شیخ الاسلام آن دیار بود. وی از شعرای قرن نهم هجری است . آذر بیگدلی مؤلف تذکره ٔ آتشکده مثنوی به نام مخزن الانوار که به تقلید مخزن الاسرارنظامی گنجوی سروده شده به وی نسبت میدهد. ظاهراً صاحب آتشکده ، این مثنوی را با مظهرالاَّثار سروده ٔ هاشمی مشهور به جهانگیر اشتباه کرده ، زیرا خود اضافه میکند که این مثنوی دیده نشده است . در مجالس النفائس ترجمه ٔ سلطان محمد فخری هراتی نام این شاعر «خواجه هاشمی » و در ترجمه ٔ حکیم شاه محمد قزوینی از همان کتاب «خواجه هاشم » ضبط گردیده و در تذکره ٔ آتشکده فقط به عنوان «هاشمی » ذکر گردیده است . این دو بیت از اوست :
کیفیتی که در دل پرآتش می است
کیفیتی است از لب ساقی نه از وی است .
به ناز سرمه مکش چشم بی ترحم را
نشسته گیر به خاک سیاه مردم را.

(مجالس النفائس ص 144 و 379).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) سیدعلی . از شعرای لطیف طبع قرن نهم هجری است . امیر علیشیر نوائی در کتاب مجالس النفائس از وی یاد کرده و درباره ٔ وی ...
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) سیدمحمد ترکی برسوی . از شعرای ترک و دیوانی به ترکی دارد. و در «زبدةالاشعار» که خلاصه ٔ اشعار پانصد تن از شعرای ترک دا...
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) عباس بن محمدعلی بن عبداﷲبن عباس ، مکنی به ابوالفضل . برادر سفاح و منصور خلیفه ٔ عباسی است . منصور، ولایت دمشق و همه ش...
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) عبداﷲ. در زمان هادی خلیفه ٔعباسی میزیست . وی از معاصرین عبداﷲبن مقفع و به زندقه معروف بود. صاحب تاریخ گزیده وی را ...
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) عبداﷲبن اسماعیل . از امرای بنی عباس در قرن چهارم هجری که به زهد و پارسائی معروف بود. وی رساله ای به دوستش عبدالمس...
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) عبداﷲبن حارث بن نوفل هاشمی قرشی . رجوع به عبداﷲبن حارث ... شود.
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) عبداﷲبن علی بن عبداﷲبن العباس الهاشمی العباسی . عم ابوجعفر منصور خلیفه ٔ عباسی است . درسال 103 هَ . ق . به دنیا آمد. و...
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ )عبداﷲبن محمد (ابن الحنفیة)بن علی بن ابیطالب ، مکنی به ابوهاشم . رجوع به ابوهاشم عبداﷲبن محمد... شود.
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) عیسی بن عبداﷲبن عباس الهاشمی . از علمای دوره ٔ عباسی است . وی عم سفاح و منصور و مردی زاهد و ناسک بود و از کارها و مشا...
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) قاضی ابوعمرو، قاسم بن جعفربن عبدالواحد... الهاشمی . محدث کثیرالروایه ، وی اهل بصره و فاضل و امین و ثقه بود. از ابوالح...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۵ ۳ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.