گفتگو درباره واژه گزارش تخلف هتک نویسه گردانی: HTK هتک . [ هََ ت ِ ] (ع اِ) حقارت و خفت . || سوء ادب . (ناظم الاطباء) ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه واژه معنی هتک هتک . [ هََ ] (ع اِمص ) پرده دری . (ناظم الاطباء) (غیاث ). || ربودگی ناموس . (ناظم الاطباء). بی عصمتی . || رسوایی و بی آبرویی . || افتضاح ... هتک هتک . [ هََ ] (ع مص ) دریدن پرده و مانند آن را: هتک الستر هتکا؛ پاره کرد آن پرده را. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة) (منتهی ... هتک هتک . [ هََ ت ِ ] (ع ص ) ثوب هتک ؛ جامه ٔ پاره پاره و چاک خورده . (اقرب الموارد). هتک هتک . [ هَِ ت َ ] (ع اِ) پوست پاره ای که بر روی بچه ٔ درکشیده از شکم برآید. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). پرده ای ک... هتک هتک . [ هَُ ] (ع اِ) نیم شب . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). هتک هتک . [ هََ ] (ع اِ) کفج نباتی است . (مهذب الاسماء). هتک هتک . [ هََ ت َ ] (اِ) کلمه ٔ عامیانه ای است که در اینگونه ترکیب ها: هتک کسی را پاره کردن یا هتکش پاره شد، و از این قبیل به کار میرود و م... هتک همتای پارسی این واژه ی عربی، به ترتیب کمی سیلاب، اینهاست: رسپ rosp (پهلوی) ایزوار izvār (مانوی) رسواسازی (دری) ***فانکو آدینات 09163657861 هتک حرمت حرمت: همتای پارسی این دو واژه ی عربی، به ترتیب کمی سیلاب، اینهاست: دشروی doŝravi (پهلوی: duŝravih) آبروریزی (دری) ***فانکو آدینات 09163657861 هتک عرض هتک عرض . [ هََ ک ِ ع ِ ] (ترکیب اضافي ، اِ مرکب ) بر باد دادن آبرو و عرض کسی . هتک حرمت . تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود