هت هت
نویسه گردانی:
HT HT
هت هت . [ هََ هََ ] (ع اِ صوت ) کلمه ای است که بدان شتررا بر آب زجر کنند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). صوتی است که بدان شتر را به سوی آب رانند. (اقرب الموارد). اذا وقف البعیر علی الردهة فلاتقل له هت هت ، مثلی است که برای ترک اصرار در پند و اندرز در مورد کسی که هوش وی آشکار باشد، گفته میشود. (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
هت ء. [ هَِ / هََ ت ْءْ ] (ع اِ) وقت . (اقرب الموارد) (تاج العروس ). هزیع. (معجم متن اللغة). وقت و هنگام . (منتهی الارب ). بخصوص هنگامی ازشب . ...
هت ء. [ هََ ت َءْ ] (ع مص ) زدن کسی را. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || خوردن طعام . (اقرب الموارد). || کج وخمیده گشتن از پیری یا بیمار...
هت ء. [ هَِ ت َ ءْ ] (ع اِ) آن چیز که با وجود کثرت ، اندک نماید. (معجم متن اللغة).
حت ء. [ ح َت ْءْ ] (ع مص ) دوختن جامه را. || ریشه تافتن ، چنانکه گلیم را. || بستن ، چنانکه گره را. || زدن . || رَفَث . مباضعت .جماع کر...
حتحت . [ ح َ ح َ ] (ع مص ) شکافتن . ایجاد شکاف کردن . (دزی ج 1 ص 247).
هت و مت . [ هَِت ْ ت ُ م ِت ت ] (ص مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه ، عیناً. شبیه تام و تمام . بعینه : هت و مت فلان است ؛ یعنی شباهتی تمام ...