هجر. [ هَُ ] (ع  اِ) سخن  زشت  و بیهوده .(منتهی  الارب ) (ناظم  الاطباء) (آنندراج ) (شمس  اللغات ). کلام  قبیح . (اقرب الموارد) (معجم  متن  اللغة). فحش . (تاج  العروس ).  ||  هذیان . سخن  پریشان  بیمار تب دار. (معجم  متن  اللغة).  ||  اسم  است  از اهجار. (اقرب الموارد). ج ، هواجر 
 ۞ ، غیر قیاسی . (معجم  متن  اللغة) (تاج  العروس ).