اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هشوش

نویسه گردانی: HŠWŠ
هشوش . [ هََ ] (ع ص ) شاة هشوش ؛ گوسپندبسیارشیر. (از منتهی الارب ). ثارّة باللبن . || ناقة هشوش ؛ شتر بسیارشیر. (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
هشوش . [ هََ ] (اِخ ) قبیله ای است از قبایل عرب فارس که از اعراب بر نجداند. مسکن آنها نواحی بندر هندیان از بلوک فلاحی است و معیشت آنها ا...
حشوش . [ ح ُ ] (ع اِ) ج ِ حَش ّ. بستانها. بوستانها: حشوش ثلاثه ٔ ارض ؛ اردبیل و عمان و هیت است . || ادب جای . حاجت جای . (منتهی الارب ).
حشوش . [ ح ُ ] (ع مص ) خشک شدن . خشک شدن بچه در شکم . (تاج المصادر بیهقی ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.