اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

همس

نویسه گردانی: HMS
همس . [ هََ ] (ع اِ) آواز نرم . || هرچیز خفی . || آواز خفی تر از آواز قدم . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || آواز نرم دهن بی آمیزش آواز سینه . (منتهی الارب ). || (مص ) فشردن . (منتهی الارب ). فشردن انگور. (اقرب الموارد). || شکستن . || لب بند کرده داشتن ، خاییدن طعام را. || نیک رفتن به شب . رفتن با اندک سستی و فتور به شب و روزی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || خفی کردن صوت . || وسوسه کردن شیطان کسی را. (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
حمص . [ ح ِ ] (اِخ ) اعراب اندلس شهر اشبیلیه را بمناسبت تشابه با حمص واقع در سوریه ، چنین می نامیدند. (قاموس الاعلام ).
حمص الامیر. [ ] (ع اِ مرکب ) بمغربی حسک است . (فهرست مخزن الادویه ).
ایوبیان حمص . [ اَی ْ یو ن ِ ح ِ / ح ُ ] (اِخ ) حکام ایوبی حاکم بر حمص و عبارتند از: محمدبن شیرکوه تا سال 574 هَ . ق .و شیرکوه ، مجاهد تا سال ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.