هوار
نویسه گردانی:
HWʼR
هوار. [ هََ ] (اِ) خاک و خشت و آنچه از خراب شدن سقف یا قسمتهای دیگر بنایی فروریزد. (یادداشت بخط مؤلف ). آوار. || فریادی است برای استمداد واستعانت هنگامی که حریق یا خرابی در جایی پدید آید و یا مصیبتی دیگر روی نماید. (یادداشت بخط مؤلف ).
- هوار کردن (کشیدن ) ؛ فریاد برآوردن و کمک خواستن .
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
هوار برزه . [ هََ رِ ب َ زَ / زِ ] (اِخ ) رجوع به هواره برزه شود.
حوار. [ ح ُ / ح ِ ] (ع اِ) بچه ٔ ناقه همین که بزاید یا آنکه از شیر بازشده باشد. (منتهی الارب ). بچه ٔاشتر همین که زاییده شود یا مادامی که ...
حوار. [ ح ِ / ح َ ] (ع مص ) جواب و اصل آن مصدر است از حاوره محاورة. (منتهی الارب ). جواب و پاسخ . (ناظم الاطباء). کسی را جواب دادن . (ترجما...
حوار. [ ح ُوْ وا ] (ع اِ) میده ٔ سپید و هر طعامی که آنرا سپید کرده باشند. (ناظم الاطباء).
ام حوار. [ اُم ْ م ِ ح َ ] (ع اِ مرکب ) عقاب . (ناظم الاطباء) (المرصع) ۞ .
ام حوار. [ اُم ْ م ِ ح ُ ] (ع اِ مرکب ) ناقه . (المرصع).