اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هیرمند

نویسه گردانی: HYRMND
هیرمند. [ م َ ] (اِ مرکب ) آتش پرست که ملازم آتش باشد. مرکب از هیر به معنی آتش + مند به معنی صاحب و دارای ...
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
هیرمند. [ م َ ] (اِخ ) نام رودی است عظیم در سیستان . گویند از کوههای غور و غرجستان خیزد و به زمین داور و بست بگذرد و هزار نهر در آن داخل شو...
هیرمند. [ م َ ] (اِخ ) و هیربد، لقب گشتاسب شاه بود. (انجمن آرا) (آنندراج ).
هیرمند یا هلمند (انگلیسی: Helmand; یونانی: Ἐτύμανδρος, لاتین: Erymandrus) نام رودی است که از ولایت هلمند افغانستان روان شده و به دریاچهٔ هامون که دریا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.