هیمان
نویسه گردانی:
HYMAN
هیمان . [ هََ ] (ع ص ) تشنه . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). عطشان . (اقرب الموارد). || شیفته و سرگشته . (منتهی الارب ). محب شدیدالوجد. (اقرب الموارد). || شتر هیمازده . (منتهی الارب ). شتر مبتلی به مرض هیام . (اقرب الموارد). مؤنث آن هَیمی ̍. (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
هیمان .[ هََ ی َ ] (ع مص ) دوست داشتن زن را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || عاشق گردیدن و سرگشته و شیفته شدن از عشق و رفتن بر غیر...