هیوع
نویسه گردانی:
HYWʽ
هیوع . [ هَُ] (ع مص ) هیع. هیعة. هیعوعة. هیعان . بددل گشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بددل شدن . (المصادر زوزنی ). ترسیدن . بددلی کردن . (تاج المصادر بیهقی ). ترسیدن و بی تابی و فزع کردن . (از اقرب الموارد). || گرسنه شدن . (منتهی الارب ). رجوع به هیع و هیعان شود.
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
یکی از اسامی پسرانه رایج در زبان کردی ؛ به معنی امید ، آرزو
در فرهنگ کردی به معنای امید می باشد. و در زبان گفتاری (هیوا دارم) به معنای امیدوارم استفاده می شود
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
مانند خدا، خدا واره، زاده خدا، الهه، خدای سان، ربع النوع
بـِه، به جنگلی، شالبه[۲] (نام علمی: Cydonia oblonga) دارای گوشت خشک و کرکی است که طعمی ترش و تقریباً گس دارد.[۳] با این حال وقتی پخته شود بو و طعمی ب...