یا
نویسه گردانی:
YA
یا. (اِ) گوشه ٔ کمان . (کشف اللغات ) (آنندراج ). یاء. رجوع به یاء شود.
واژه های همانند
۹۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
درّو : با فتحه ی اول، دوم مشدد و سوم ساکن ، یا دَررَو، در بدخشان، به معنای فوراً، زود، به زودی، بی درنگ.
یا ولی اللهی . [ وَ لی یُل ْ لا هی ] (ص نسبی ) در تداول عامیانه ، فرنی فروش . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).
همان زیبا در گویش خراسانی به معنی زیبا و قشنگ می باشد .
مَلَط، یا میلت، شهر مشهور ایونیای باستان، در غرب آناتولی بر ساحل دریای اژه است. ویراانههای آن در استان آیدین ترکیهٔ امروزی باقی است.
محتویات [نما...
(سنسکریت: جها jahâ) چه کارها، چه سختی ها؛ واژه ای که برای بیان شگفتی به کار می رود. مانند چه ها که نکرد. چه ها که نکشیدم. حافظ: سحر بلبل حکایت با صبا ...
پیش وندی که بر سر اسم در می آید شاید همان پایدار است و از مراتب نظامی بوده است. رایج در منطقه سیستان.
مانند پادر همایون
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
در زبانشناسی، سرگروه (به انگلیسی: head) یا هسته (به انگلیسی: nucleus) برای یک گروه (عبارت)، واژهای است که تعیین کننده ی رده نحوی آن گروه است. برای م...