یحیی
نویسه گردانی:
YḤYY
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن اسحاق ، عامل قم به سال 291 هَ . ق . صاحب تاریخ قم آرد: «و مناره ٔ آن [مسجدی به خارج شهر قم ] در وقت عامل بودن یحیی بن اسحاق و امیر شدن دکا بنا نهاده اند روز یکشنبه سیزده روز از رمضان گذشته سنه ٔ احدی و تسعین و مائه ». (ص 38). و در صفحه ٔ 105 ذیل مساحت های قم آرد: «مساحت هفتم مساحت یحیی بن اسحاق است و سبب در این مساحت آن بود که میان اسدبن جمهور عامل قم و میانه ٔ اهل قم خلافی واقع شد پس از اهل قم پنجاه مرد بعضی از عرب و بعضی از عجم به حضرت حامدبن عباس بن حسن رفتند و او به کرج بود و نیز گویند که به همدان بود و این صورت در جمادی الاخر سنه ٔ احدی و تسعین و مائتین بود چون آن پنجاه مرد از قم به حضرت عامل رسیدند از اسد شکایت کردند و تظلم نمودند و التماس کردند که عاملی عادل را بفرستد تا ضیعه های ایشان را بر وجه تعدیل مساحت نماید. پس حضرت حامد اسد را از ایشان معزول کرد و یحیی بن اسحاق را به عوض او بر ایشان عامل گردانید پس اهل قم در صحبت یحیی در رجب هم از این سال با قم معاودت نمودند و یحیی هم در این ماه به مساحت ابتدا کرد در محرم سنه ٔ اثنتی و تسعین در خلافت مکتفی و امارت عباس بن عمرو غنوی تمام کرد و فارغ شد و مال آن به اندک چیزی کمتر از مساحت بشر رفع کرد و من نمی دانم به چه سبب که ذکر مال مساحت یحیی نکردند و مال مساحت بشربن فرح ذکر کردند و مساحت بشر بیش از مساحت یحیی بود به مدتی اما این قدر معلوم است که ارتفاع مساحت یحیی از ارتفاع مساحت بشر کمتر بود. (از ترجمه ٔ تاریخ قم ).
واژه های همانند
۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن وثاب اسدی کوفی ، امام اهل کوفه در قرآن و از تابعان ثقه و کم حدیث و ازبزرگان قراء بود و به سال 103 هَ . ق ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن هبةاﷲبن احمدبن علی خانی ، مکنی به ابومنصور. از این رو، وی را خانی می گفتندکه وی قیم خان بن عبداﷲبن جروده ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن (هبیرةبن ) محمدبن هبیرة ذهلی شیبانی . رجوع به یحیی بن محمدبن هبیرة... و ابن هبیرة عون الدین ابوالمظفر یحیی ......
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن هذیل بن حکم بن عبدالملک بن اسماعیل تمیمی قرطبی معروف به کفیف ، ادیب و شاعر بود. در اواسط قرن چهارم به سوی...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن هرثمه ، از حکام قم به سال 243 هَ . ق . بوده است . صاحب تاریخ قم ذیل مساحتها به قم آرد: بعضی دیگر که این ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن یحیی بن بکیربن عبدالرحمان تمیمی حنظلی نیشابوری ، مکنی به ابوزکریا، در حدیث و پرهیزگاری مشهور و ثقه و از بزر...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن یحیی بن سعید معروف به ابن ماری . رجوع به یحیی (ابن سعید ماری ...) و معجم الادباء ج 7 ص 295 شود.
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن یحیی بن کثیربن وسلاس و یا وسلاسن ، ابن شمال بن منغایا اللیثی ، مکنی به ابومحمد، اصل وی از مردم بربر است ولی...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن یحیی قرطبی معروف به ابن سمینه ، وی به سوی مشرق روی آورد و به بغداد و قاهره سفر کرد. او در نحو و زبان و اد...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن یعمر العدوانی الوشقی النحوی البصری ، مکنی به ابوسلیمان . وی تابعی بود و عبداﷲبن عباس و جز او را ملاقات کرد. ...