یحیی
نویسه گردانی:
YḤYY
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن مطهربن اسماعیل ، از نسل قاسم بن محمد حسنی ، از مردم صنعاء و مورخ و ادیب و شاعر بود. از آثار اوست : 1- العطاء و المنن . 2- الروض الباسم فی معرفة اولاد الامام القاسم . 3- عنبرالهندی فی سیرة المهدی . 4- بلغة المرام . 5- شرح سنن النسائی . 6- دیوان اشعار. تولد او به سال 1190 و مرگ او به سال 1268 هَ . ق . بود. (از اعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن وثاب اسدی کوفی ، امام اهل کوفه در قرآن و از تابعان ثقه و کم حدیث و ازبزرگان قراء بود و به سال 103 هَ . ق ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن هبةاﷲبن احمدبن علی خانی ، مکنی به ابومنصور. از این رو، وی را خانی می گفتندکه وی قیم خان بن عبداﷲبن جروده ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن (هبیرةبن ) محمدبن هبیرة ذهلی شیبانی . رجوع به یحیی بن محمدبن هبیرة... و ابن هبیرة عون الدین ابوالمظفر یحیی ......
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن هذیل بن حکم بن عبدالملک بن اسماعیل تمیمی قرطبی معروف به کفیف ، ادیب و شاعر بود. در اواسط قرن چهارم به سوی...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن هرثمه ، از حکام قم به سال 243 هَ . ق . بوده است . صاحب تاریخ قم ذیل مساحتها به قم آرد: بعضی دیگر که این ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن یحیی بن بکیربن عبدالرحمان تمیمی حنظلی نیشابوری ، مکنی به ابوزکریا، در حدیث و پرهیزگاری مشهور و ثقه و از بزر...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن یحیی بن سعید معروف به ابن ماری . رجوع به یحیی (ابن سعید ماری ...) و معجم الادباء ج 7 ص 295 شود.
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن یحیی بن کثیربن وسلاس و یا وسلاسن ، ابن شمال بن منغایا اللیثی ، مکنی به ابومحمد، اصل وی از مردم بربر است ولی...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن یحیی قرطبی معروف به ابن سمینه ، وی به سوی مشرق روی آورد و به بغداد و قاهره سفر کرد. او در نحو و زبان و اد...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن یعمر العدوانی الوشقی النحوی البصری ، مکنی به ابوسلیمان . وی تابعی بود و عبداﷲبن عباس و جز او را ملاقات کرد. ...