گفتگو درباره واژه گزارش تخلف یحیی نویسه گردانی: YḤYY یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) دمشقی ۞ ، دستور کنیسه ٔ یونانی .مولد او به شام ، وفات او پس از 754 هَ . ق . و یاد کرد و ذُکران وی به ششم مارس است . (یادداشت مؤلف ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه واژه معنی یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ابی الصفا (ابن ) احمد، معروف به ابن محاسن ، از مردم دمشق و خود ادیب بود. او راست : 1- المنازل المحاسنیة فی رحل... یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ابی الفرج سعیدبن ابوالقاسم هبةاﷲ... شیبانی کاتب و نویسنده واسطی الاصل ، از دانشمندان علم حساب و فقه و کلام... یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ابی بکربن محمدبن یحیی عامری حرضی ، مورخ و عالم به مفردات طب و محدث و شیخ یمن در عصر خود بود. به سال 816 ... یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ابی بکر محمد برمکی صدیق جابر ملقب به حکیم . او راست : 1- سراج الظلمة والرحمة لهذه الامة. 2- الخواص الکبیر. (یا... یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ )ابن ابی بکر ورجلانی ، از مردم ورجلان (میان افریقیه و سرزمین جرید) مورخ بود و به سال 471 هَ . ق . درگذشت .او راست :... یحیی یحیی . [ ی َح ْیا ] (اِخ ) ابن ابی حفصة. شاعری مقل به روزگار عبدالملک بن مروان و اشعار او نزدیک بیست ورقه و او یکی ازخاندان بنومروان بن اب... یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ابی حکیم حلاجی ازپزشکان مخصوص معتضد خلیفه بود. رجوع به حلاجی شود. یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ابی علی منصوربن جراح مصری ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به تاج الدین و معروف به ابن الجراح ، از ادبا و فضلا و ... یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ابی کثیر صالح طائی یمامی ، مکنی به ابونصر، دانشمند روزگار خود دریمامه و از ثقات اهل حدیث بود. ده سال در مدین... یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ )ابن ابی منصور فارسی ، مکنی به ابوعلی ، زبده ٔ آل منجم بود که از آنان دانشمندانی در ادب و نجوم و کلام برخاسته اند.... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲۵ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود