گفتگو درباره واژه گزارش تخلف یحیی نویسه گردانی: YḤYY یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) دمشقی ۞ ، دستور کنیسه ٔ یونانی .مولد او به شام ، وفات او پس از 754 هَ . ق . و یاد کرد و ذُکران وی به ششم مارس است . (یادداشت مؤلف ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه واژه معنی یحیی یحیی . [ ی َح ْیا ] (اِخ ) ابن احمد کاشی یا کاشانی ملقب به عمادالدین ، دانشمند علم حساب و ادب و حدیث و مقیم یزد بود و پس از 745 هَ . ق . در... یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ادریس بن علی بن حمود، مکنی به ابوزکریا و ملقب به القائم ، از خلفای دولت حمودیه در اندلس بود. پس از مرگ پدر... یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ادریس بن عمربن ادریس حسنی علوی ، از پادشاهان بزرگ ادریسیان در مغرب الاقصی بود و پس از قتل یحیی بن قاسم ب... یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن اسحاق بن محمدبن علی بن غانیة، آخرین پادشاه از بنی غانیة در میورقة و اطراف آن در جزایر بالیار بود و پس از جنگه... یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن اسحاق ، عامل قم به سال 291 هَ . ق . صاحب تاریخ قم آرد: «و مناره ٔ آن [مسجدی به خارج شهر قم ] در وقت عامل ... یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن اسحاق راوندی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به ابوالحسن (یحیی ...) شود. یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن عباس بن علی ، از پادشاهان دولت رسولیه در یمن بود. پس از خلع برادرزاده اش (اسماعیل بن احمدبن اسماع... یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن عبدالرحمان عامربن ذوالنون هواری اندلسی معروف به مأمون ابن ذی النون ، از پادشاهان قبایل اندلس ... یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن مأمون ملقب به القادر، سومین و آخرین از بنی ذی النون در طلیطلة (از سال 467 تا 478 هَ . ق ). (یادد... یحیی یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن اشمط، رئیس صنف شمطیه از فرقه ٔ امامیه از مذهب شیعه . (مفاتیح ). یحیی بن [ ابی ] سمیط زعیم سمیطیه یا سمطیه یا... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۲۵ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود