اجازه ویرایش برای همه اعضا

دیاکو

نویسه گردانی: DYAKW
دیاکو در پارسی باستان با دو واژه آمده است: دائیئَککو dAiakku و دیائَکو dyAako؛ در اوستایی به صورت دو واژه ی جدا از هم دیده می شود: دائی یعنی دایه، پرستار، خدمت کردن و اکو aku یعنی دست؛ پس دیاکو یعنی دستان دایه (کنایه از مهربانی و خدمت رسانی از ته دل است). ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
دیاکو. [ ک ُ ] (اِخ ) دیااکو. سرسلسله ٔ شاهان مادی . رجوع به دیااکو و ج 1 و 2 یشتها ص 584، 214 و مزدیسنا ص 119 و دیوکس و تاریخ ایران پیرنیا ص 50...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.