اجازه ویرایش برای همه اعضا

مصطفی

نویسه گردانی: MṢṬFY
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
مصطفی عالی‌نسب یا میرمصطفی سیّدعالی‌نسب (زادهٔ ۱۲۹۸ تبریز - درگذشته ۷ تیر ۱۳۸۴ تهران) اقتصاددان و صنعتگر ایرانی بود. او سکان‌دار سیاست‌های اقتصادی جمه...
مصطفی پاشاکمال . [ م ُ طَ فا ک َ ] (اِخ ) رئیس حزب وطنی در مصر و مؤسس روزنامه ٔ اللواء. وی در سال 1874م . در قاهره به دنیا آمد و در دوران تح...
اسلامبول مصطفی . [ اِ بول ْ م ُ طَ فا ] (اِ مرکب ) پول طلا، ترکی و عراقی ، قیمت آن 140 قروش رائج ، و آن بنام سلطان مصطفی است و چهار سلطان ع...
مصطفی کمال پاشا. [ م ُ طَ فا ک َ ] (اِخ ) آتاترک . رهبر و بنیان گذار کشور و دولت ترکیه ٔ امروزی . رجوع به کمال پاشا شود.
لالا مصطفی پاشا. [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) رجوع به مصطفی پاشا شود. (قاموس الاعلام ترکی ).
صاری مصطفی پاشا. [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) وی در عصر سلطان محمودخان اول میزیست و بسال 1153 هَ . ق . به قپودانی (کاپیتانی ) منصوب شد و بیش از یک ...
حاجی مصطفی پاشا. [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) وی قائد سپاهی بود که در عصر سلطان احمدخان پادشاه عثمانی به ایران آمد و در آنجا بعضی پیشرفت ها کرد و د...
مصطفی عبدالرازق . [ م ُ طَ فا ع َ دُرْ را زِ ] (اِخ ) ابن حسن بن احمد عبدالرازق (1302 - 1366 هَ . ق .). از محققان در فقه و ادب بود به وزارت ا...
قبلان مصطفی پاشا. [ ق َ ب َ م ُ طَ فا ] (اِخ ) مرزفونی . وی در روزگار سلطان محمد چهارم (1678-1278 م .) متولی منصب استانداری ولایات گردید. (ذیل...
لفکه لی مصطفی پاشا. [ ل ُ ک َ م ُ طَ فا ] (اِخ ) رجوع به مصطفی پاشا شود. (قاموس الاعلام ترکی ).
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۵ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
قربانعلی
۱۳۹۶/۰۲/۰۱
0
0

سلام علی من التبع الهدی. به نظر من ( م ط فا ) به عنوان حروف اصلی غلط است. بلکه بر وزن مفتعل و حروف اصلی آن (ص ف ی) به معنی تصفیه و پاک شده می باشد.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.