اجازه ویرایش برای همه اعضا

ءا

نویسه گردانی: ʼʼ
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۷۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] (اِخ ) (امیر...) داماد امیر عادل آقا، از امرای سلطان احمد در نیمه ٔ دوم قرن هشتم هجری .رجوع به ذیل جامعالتواریخ رشی...
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] (اِخ )متخلص به لطف از مردم بخارا. طبیعتش به لطیفه گویی مایل بود و شغل قضا و مدرسی داشت . این بیت او راست :عید اس...
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن الیاس رومی . صاحب حاشیه بر حاشیه ٔ خیالی بر شرح عقاید النسفی ، مقتول به سال 900 هَ . ق . و صاحب حاشیه ...
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن صدرالدین عراقی از نزدیکان امیر مبارزالدین محمد مؤسس سلسله ٔ مظفریّه در قرن هشتم هجری . (حاشیه ٔ تاریخ ...
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن عبدالرشید. نام پدر حافظ ابرو است .
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] (اِخ ) (الشیخ ...) ابن عبدالکریم بن ابراهیم بن علی بن عبدالعالی العاملی المیسی ثم الاصفهانی . معاصر شیخ بهائی و شا...
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] (اِخ ) (السید...) ابن عطأاﷲبن احمد الحسینی الشجری النیشا بوری . وی فاضلی بود متبحر و دیوانش به ده هزار بیت بالغ و ...
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن عطأاﷲ الحویزی . صاحب شرح شرایع الاسلام . بنابه گفته ٔ صاحب امل الاَّمل در جزء ثانی کتاب خود به نام تذ...
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن محمدالغیاث الظفیری . از علمای یمن متولد و متوفی ̍ به ظفیر و منسوب بدانجاست . او را تصانیفی است ، چون : الم...
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالمهدی البحرانی . مالک و هم مصحح نسختی از شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید به سال 1164 هَ . ق ...
« قبلی ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۲۸ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.