مشاهده واژه گفتگو درباره واژه ویرایش واژه سابقه تغییرات گزارش تخلف مُنقاد نویسه گردانی: MNQAD این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی منقاد منقاد. [ م ُ ] (ع ص ) فرمانبردار. (دهار). مطیع و فرمانبردار و فروتنی کننده . (غیاث ) (آنندراج ). گردن داده و مطیعشده . (ناظم الاطباء). گردن نهاده .... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود