شار
نویسه گردانی:
ŠAR
شار. (فیزیک) تعداد ذرّات یا مقدار شاره ای که در واحدِ زمان به واحدِ سطح برسد. واژهٌ متدارفِ این واژه در زبانِ انگلیسی Flux می باشد.
واژه های همانند
۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
شکسته شد نگاه من درون قاب عکس تو. بایک نگاه دل فریب شکسته شد مکس تو.
جان را بلند دار که این است برتری پستی نه از زمین و بلندی نه از سماست
زلال . ( زُ ) (ع اِ ) : شعری است با طول وزن پلّه ای که بطور مساوی از کم شروع شده و در کم نیز به اتمام می رسد . این نوع شعر دارای 5 الی 11 سطر می باشد...
شعر گفتن . [ ش ِ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) شدو.(تاج المصادر بیهقی ). قرض . (تاج المصادر بیهقی ). الهام . انشاد. سرودن شعر. گفتن شعر. (یادداشت مؤلف )....
شعر منظوم شعری است که قالب منظم و تعریف شده داشته باشد مثل ( غزل،رباعی،مثنوی، دو بیتی، قصیده، تک بیتی، زلال ، چهارپاره ...)
این دو واژه عربی است و پارسی آن این است:
مَهاکاوی (سنسکریت: مَهاکاویَ)
اجزاء شعر. [ اَ ءِ ش ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چیزهائی است که شعر از آنها ترکیب میشود و آن هشت است : فاعلن ، فعولن ، مفاعیلن ، مستفعلن ، فاع...