اجازه ویرایش برای همه اعضا

بهینه

نویسه گردانی: BHYNH
بهینه. صحیح، به کمالِ مطلوب، کم هزینه. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی «Optimal» می باشد. بر مثال، رجوع شود به عبارت مصرفِ بهینه.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
بهینه . [ ب ِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) گزیده و انتخاب شده . (انجمن آرا) (برهان ) (آنندراج ) (جهانگیری ). گزیده ترین و بهترین چيز. (ناظم الاطباء). ...
مصرفِ بهینه. مصرفِ صحیح، مصرفِ به کمالِ مطلوب، مصرفِ کم هزینه. مترادفِ انگلیسی واژهٌ «بهینه» در اینجا «Optimal» می باشد.
بهینه سازی. بهبود بخشیدن، به کمال مطلوب رساندن، کم هزینه نمودن. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی «Optimization» می باشد. رجوع شود به بهین و بهینه.
بهره برداری بهینه. بهره برداریِ (استفادهٌ) صحیح، بهره برداریِ به کمالِ مطلوب، بهره برداریِ کم هزینه. مترادفِ انگلیسی واژهٌ «بهینه» در اینجا «Optimal» ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.