اجازه ویرایش برای همه اعضا

هجمه

نویسه گردانی: HJMH
هجمه. الف. حمله، تهاجم، تجاوز. تصرف با حملهٌ ناگهانی. ب. حملهٌ محصورین بر محاصره کننده گان.
هجمه همان کلمهٌ عربی «هجمة» می باشد که در سال های اخیر در زبان فارسی بسیار رایج گردیده است. برای مثال، در گزارشی از خبرگزاری فارس، به تاریخ 28 مهر ماه 1388، میخوانیم:

"احمدی‌نژاد با تأکید بر این که اصناف ایران جزو امین‌ترین بخشهای جامعه و مورد اعتماد دولت در همه زمینه‌ها هستند، گفت:
متأسفانه در گذشته به بهانه انحراف عده کمی، به چهره‌های خوب و برجسته اصناف هجمه تبلیغاتی شد، ولی ملت ما متوجه
این شیطنت‌ها و دشمنی‌ها هستند."
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
هجمة. [ هََ م َ ] (ع اِ) گله ٔ شتر ازچهل تا و بیشتر از آن ، یا از سی تا صد، یا از هفتادتا صد، یا اندکی کم از صد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ...
حجمة. [ ح َ ج َ م َ ] (ع اِ) بادریسه . || بادریسه ٔ پستان . (مهذب الاسماء) (بحر الجواهر). ج ، حجمات .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
واژه یاب
۱۳۹۶/۱۲/۰۹
0
0

هجمه با هجوم و تهاجم و تهجم و....هم خانواده و هم ریشه اند؟ لطفا ردیفی برای هم خانواده ها و هم ریشه ها هم قرار دهید.ممنونیم


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.