فساد
نویسه گردانی:
FSAD
1ـ عاملی که باعث ساقط شدن چیزی از بهرهبرداری میشود. 2ـ وادار کردن کسی به رفتاری بر خلاف وظیفه یا بینش خود با دادن هدیه، وعده، دلایل عقلی و یا احساسی، و یا تهدید و شکنجه. 3ـ ویران کردن آنچه مقدس و گرامی است. (مکان و یا شخصیت) 4 ـ ناهنجاریهای اجتماعی.
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
در کون و فساد (به یونانی: On Generation and Corruption- Περὶ γενέσεως καὶ φθορᾶς) (به انگلیسی: On Generation and Corruption) رسالهای فلسفی از ارسطو ا...
عالم کون و فساد. [ ل َ م ِ ک َ ن ُف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از دنیای فانی وعالم سفلی است . (برهان ) (آنندراج ). و از آن جهت عالم ...
فصاد. [ ف ِ ] (ع مص ) رگ زدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). فصد. رجوع به فصد شود.
فصاد. [ ف َص ْ صا ] (از ع ، ص ) آنکه رگ کسان را فصد کند. رگزن . (فرهنگ فارسی معین ). مبالغت در فصد. وزن فعال از این ریشه در لغت عربی رایج ...
کوزه ٔ فصاد. [ زَ / زِ ی ِ ف َص ْ صا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ظاهراً ظرفی سفالین بوده است فصادان را که هنگام فصد، خون بیمار را در آن می ریخ...