اجازه ویرایش برای همه اعضا

سنگ

نویسه گردانی: SNG
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
سنگ سفید. [ س َ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گلمکان بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد. دارای 127 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، بنشن ...
سنگ سفید. [ س َ س ِ ] (اِخ ) مرکز دهستان قصبه بخش حومه ٔ شهرستان سبزوار. دارای 950 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات و پنبه . شغل ا...
سنگ سفید. [ س َ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دره صیدی بخش اشترینان شهرستان بروجرد. دارای 328 تن سکنه . آب آن از قنات و چشمه و محصول آنجا...
سنگ سفید. [ س َ س ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش خوانسار شهرستان گلپایگان . دارای 310 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آنجا غلات ، لبنیات و شغل ...
سنگ سبو. [ س َ گ ِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قوسی گوید: نزد درویشان اهل طریق اصطلاحی است که هرکه بی طریقی کند او را سنگ سبو کنند و آن...
سنگ زور. [ س َ گ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح پهلوانان ایران ) سنگی که بدست بر سر و دوش میگردانند. و صاحب مصطلحات الشعرا در تفسیر می...
سنگ راه . [ س َ گ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مجازاً حائل و مانع از چیزی . (آنندراج )(از مجموعه ٔ مترادفات ص 228). مزاحم . مانع. انگل . (ناظم ا...
سنگ رعد. [ س َ گ ِ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از گلوله ٔ توپ و گلوله ٔ بادلیج . (برهان ) (آنندراج ). غلوله ٔ توپ کلان . (فرهنگ رشیدی ) ...
سنگ زخم . [ س َ گ ِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حجر اعرابي و آن سنگی باشد مانند عاج چون بسحاق کنند و بر موضعی که خون از آن روان باشد بر...
سنگ زدن . [ س َ زَ دَ ] (مص مرکب ) سنگ انداختن . چیزی را با سنگ زدن : سنگی زده ست پیری بر طاس عمر توکآن را بهیچ روی نیارد کس التیام . ناص...
« قبلی ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ صفحه ۱۲ از ۳۴ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.