اجازه ویرایش برای همه اعضا

سمیرا

نویسه گردانی: SMYRʼ
سمیرا. [ س َ ] زن گندمگون.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
سمیرا. [ س َ ] (اِ) شاخی که بدان حجامت کنند. (برهان ) (فرهنگ رشیدی ). شاخ حجامت . (آنندراج ).
سمیرا. [ س َ ] (اِخ ) موضعی است در راه مکه مظمه . (جهانگیری ). موضعی است دو منزلی در طریق مکه بعد از «ثور» وپیش از «حاجر» واقع شده است . گو...
سمیرا. [ س َ ] (اِخ ) نام عمه ٔ شیرین و ترجمه ٔ مهین بانو است . (آنندراج ). مهین بانو عمه ٔ شیرین باشد. (برهان ) (فرهنگ رشیدی ) : سمیرا نام داردآ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
سپیده
۱۳۸۹/۰۴/۳۱ Iran
1
1

دختر گندمگون و زیبا -عمه شیرین

غزل
۱۳۸۹/۰۴/۳۱ Iran
0
1

سمیرا: به معنای زن گندم گون

ناشناس
۱۳۸۹/۰۵/۰۶ Iran
1
0

نام گیاهی شبیه به کافور با خاصیت درمانی وبوی خوش,دختر خوش سیما

سمیرا
۱۳۹۰/۰۲/۲۴ Iran
0
1

samira haman samiramis zane ziba va malakeye babel ast ke ninus padeshahe babel baraye oo baghhaye moalagh ra sakht .

نازنین
۱۳۹۱/۰۲/۳۱ Iran
1
0

درودبرشما. زن گندوم گون معنی کلمه (سمیرا+همزه درعربی) است.سمیرانامی پارسی است.سمیرامیس نام شاهزاده ایرانی که ملکه بابل شدوپادشاه بابل یاغ های معلق رابرای اوبنانهاد.میتوانیدبه سایت کورش نیکنام نویسنده کتاب فرهنگ نامه زرتشتی باستانی پارسی نگاه انداخته وپرسش
های خودرابااستاد درمیان بگذارید.باسپاس

ناشناس
۱۳۹۵/۰۹/۲۴
0
0

سمیرا زن گندم گون و زیرک.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.