عایدی
نویسه گردانی:
ʽAYDY
در آمد، دخل، آنچه دست آید یا عایدشود
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
ایدی . [ اَ] (ع اِ) ج ِ ید. (دهار) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ایدی . [ اَ ] (حرف ربط) کلمه ٔ رابطه نیز باشد که بعربی ایضاً خوانند و ظاهراً در این معنی با لغت اندی تصحیف خوانی شده باشد. واﷲ اعلم . (برهان ...
ایدی . [ اَ دا ] (ع فعل تعجب ) ما ایدی فلاناً؛ چه درستکار است او. (ناظم الاطباء).
عیدی . (ص نسبی ، اِ مرکب ) آنچه روزهای اعیاد به کسی دهند. (آنندراج ). عطا و بخشش و خلعت و هدیه ای که در روز عید به کسی دهند. (ناظم الاطباء)...
عیدی . (اِخ ) دهی از دهستان گابریک بخش جاسک شهرستان بندرعباس با 193 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند. محصول آن غلات است . (از فرهنگ ج...
تصویر های چاپ سنگی که تا اواخر دوره قاجاریه ملاهای مکتب خانه ها عیدانه را به شاگردان می دادند و تعدادشان نزد هر شاگرد سالهای حضور او در مکتب را می نمو...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
برگرفته از انگلیسی (LED - light-emitting diode): نوعی از دیود که نور ساطح می کند و آن را دیود نورافشان هم می گویند. در گذشته بیشتر در وسایل الکترونیکی...
الش ایدی . [ ] (اِخ ) یکی از سرداران چنگیز، فاتح جَند. رجوع به جهانگشای جوینی چ لیدن ج 1 ص 66 و 68 و 70 و 72 و فهرست تاریخ مغول تألیف ...
هنر عامیانه (مردمی) حکاکی انواع نقوش روی چوب و باسمه سازی بر کاغذ. این هنر مردمی در دوره زندیه رایج بوده ولی از وجود آن پیش از این دوره چیزی نمی دانیم...