اجازه ویرایش برای همه اعضا

کولی قزک

نویسه گردانی: KWLY QZK
چولی قَزَک عروسکی است با بدنه ای چوبی به صورت صلیب که بر آن لباس می پوشانند تا به صورت آدمکی پارچه ای در آیدویا یک کت را روی چوب می انداختند به عنوان چولی قزک. اغلب زنان آن را می ساختند و در کل، مدیریت مراسم چولی قزک با زنان بود. اما امروزه بچه ها عروسک
را درست می کنند. این عروسک احتمالا استعاره از فرشته باران یا همان ایزد بانوی آب آناهیتا می باشد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
ناشناس
۱۳۹۷/۰۸/۱۸
0
0

کولی قزک، بارون کن و شبُ از این کوچه بشور خونه مونُ بگیر از این گلّه ی هارِ موشِ کور کولی قزک، بارون کن و باغُ دوباره زنده کن فکری واسه تبر زنِ کلّه شقِ یه دنده کن دیگه نه گل می شکفه و نه نور سراغمون میاد بگو بازم بهار خانوم سراغِ باغمون میاد؟ کولی قزک،
باهام برقص بذار بیفتم از نفس بخون که از صدای تو می شکنه بغضِ این قفس کولی قزک، کلافه ام از این همه خط و نشون بیا عروسکا رُ باز سرِ جاهاشون بنشون کولی قزک، تو که بیای، بارونُ همرات میاری کاری به کارِ نق نقِ این شبِ وحشی نداری منُ جدا می کنی از دغدغه های دم
به دم می رقصیم و دس می زنیم، دوباره پا به پای هم کولی قزک، باهام برقص بذار بیفتم از نفس بخون که از صدای تو می شکنه بغضِ این قفس


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.