سیل کردن

واژۀ سیل کردن یا سی کردن در سراسر افغانستان، در همه جا کاربرد گسترده ارد. بیشتر از نگرستن و نگاه کردن. گاهی بیشتر از واژۀ دیدن استفاده می شود. گاهی می گویند سیل کو و گاهی می گویند سی کو . اگر در ایران در لهجه های تهرانی و شیرازی استفاده می شود در افغانستان در همه جا استفاده می شود. بسیار سپاس از کسانی که مصدر های بسیط این فعل را در لغتنامه آورده اند.

این فعل در تربت جام و نواحی اطراف نیز، به صور سِی کردن، به معنای دیدن، نگاه کردن به کار برده میشود.

این واژه در گویش رودباری جنوب کرمان به صورت «سِیل کِردِن» به کار می رود. فعل امر آن «بِسِیل» است.

برید از باغبان گل بپرسید چرا بلبل به سیل گل نیومد

به معنی نگاه کردن در گویش شوشتری همچنان استفاده می‌شود. "سیلی کنه یه نظر" یعنی "یک نظر نگاه میکند"

سیل کردن به وفور در زبان لری و گویش های مختلف آن مثل بختیاری به معنی نگاه کردن به کار می رود. به نظر می رسد این واژه ریشه در زبان های کهن ایرانی دارد.

Seal مهروموم، محکم کردن، محکم، درزگیری، بتونه‌کاری، محکم چسباندن