آدی
نویسه گردانی:
ʼADY
آدی (اوستایی) دیدن، نگریستن، مشاهده ـ تماشا کردن
واژه های همانند
۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
علت عادی . [ ع ِل ْ ل َ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) امری که برحسب عادت ، مؤثر در چیزی باشد، هرچند که از لحاظ حکم عقلی نتوان رابطه ٔ علیّت...
طعیمةبن عدی . [ طُ ع َ م َ ت ُ ن ُ ع َ دی ی ] (اِخ ) کافری بود که روز بدر بر دست حمزةبن عبدالمطلب عم ّ آن حضرت صلی اﷲ علیه و آله و سلم کشت...
عدی بن زید عبادی دبیر و مترجم عربی دربار خسرو پرویز بود. بهطور تقریبی او در حدود سال ۵۵۰ میلادی متولد شده و در زمان پادشاهی خسرو انوشیروان (از سال ۵۳...