شامان
نویسه گردانی:
ŠAMAN
محققین درباره مفهوم شامان که شمن نیز تلفظ می شود ، نظریات مختلفی بیان کرده اند که تقریبا مشابهند . الیاده محقق مشهور معاصررومانی الاصل امریکایی می نویسد که شامانیسم یک پدیده جادویی-مذهبی است که در آسیای مرکزی و شمالی بقایای آن را بیش از مناطق دیگر مشاهده می کنیم . واژه شامان از اصطلاح تونگوزی گرفته شده است . ولی ریشه آن از کلمه پالی سامانا یا سمنه که سانسکریت آن شرامانا یا سرمنه است ، گرفته شده . روحانیون بودایی را نیز در قدیم سمن می نامیدند . این مقام در بین سغدیان و در بین مغولان ترک زبان سیبری قام یا کام است . در بعضی از قبایل سیبری مانند بوریات شامانهای ساحر را قره کام یا شامان سیاه ، و دیگر شامانها را آق کام یا شامان سفید می نامند و معتقدند که گروه اول با شیاطین و ارواح شرور و گروه دوم با خدایان در ارتباطند .
هرمانس محقق آلمانی که سالهای متمادی در بین این قبایل زیسته است ، می نویسد که سغدیان به راهبان بودایی سامان می گفتند و توکارهای ایندوگرمنی که در جنوب روسیه و شمال ایران می زیسته اند شامانها را به نام سامانه می شناختند که از شرامانه سانسکریت مشتق شده است . تونگوزها معتقدند نیاکانشان این ساحران را در ایام قدیم از خارج وام گرفته اند تا ارواح مردگانشان را به آن دنیا هدایت کنند . به گفته هرمانس در بین تونگوزها شامانهای مختلف وجود دارند . برای مثال پوچون سامان کاهن قربانی است و تاسامان رابطه با ارواح دارد . گاهی هر تاسامانی دارای چهار مددکار پوچون است که به کمک آنها عمل قربانی را انجام می دهد . شامان واقعی که چون شامانهای تبتی است آمباسامان نامیده می شود .
هالیفاکس دکتر مردم شناس امریکایی می نویسد که در بین تونگوزهای جنوبی سه درجه شامان یافت می شود ، سیور کوسامان که فقط شکارگر است ، نیمه مانتی سامان که وظیفه هدایت روح مرده به دنیای دیگر را به عهده دارد . این دسته تونگوزها به Golde مشهورند .
راجر استاد امریکایی می نویسد که مونث این واژه شامانکه است . افرادی را که دارای مشخصات شامانها هستند در ادبیات غرب مدیسین من (حکیم-ساحر) ویا ویچ داکتر می نامند که کلمه ویچ معمولا برای ساحره بکار برده می شود .
هارنر محقق و استاد مردم شناس امریکایی ، که خود به تجربه شامانی پرداخته و حتی تعلیم می دهد ، معتقد است که اصطلاح واقعی تونگوزی برای این مقام شه مان بوده است .
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
شامان .(اِ) اندازه و پیمانه . (ناظم الاطباء) (اشتینگاس ).
شامان . (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان دامغان . 215 تن سکنه دارد آب آن از چشمه علی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).