آل
نویسه گردانی:
ʼAL
از اهل گرفته شده و به معنی کسانی است که به واسطهی فرزندی، (آل عمران، آل ابراهیم، آلیعقوب) خویشاوندی (آل لوط) و یا همشهری بودن، (آل بویه، فرعون) دارای جایگاه والایی نزد کسی باشند.
واژه های همانند
۱۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۷ ثانیه
حسین آل عصفور. [ح ُ س َ ن ِ ل ِ ع ُ ] (اِخ ) رجوع به حسین عصفوری شود.
حکیم آل مروان . [ ح َ م ِ ل ِ م َرْ ] (اِخ ) لقبی است که عرب بخالدبن یزیدبن معاویة دهد.
علی آل باکثیر. [ ع َ ی ِ ل ِ ک َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحیم بن محمد کندی ، آل باکثیر. رجوع به علی کندی شود.
آلِ مأمون یا مأمونیان دودمانی ایرانینژاد بودند که کوتاه زمانی بر خوارزم فرمان راندند. دورهٔ زمامداری آنان از ۳۸۵ هجری قمری/۹۹۵ میلادی تا ۴۰۸ هجری/۱۰...
این مقاله شامل فهرستی از رهبران سلسله عثمانی ، سلاطین و سپس جانشینان امپراتوری عثمانی ، تا زمان لغو سلطنت در نوامبر 1922 و سپس لغو خلافت در مارس 1924 ...
شاخه آل ابوشهباز. [ خ ِ ل ِ اَ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ام الفخر، بخش شادگان ، شهرستان خرمشهر، واقع در 8 هزارگزی شمال خاوری شادگان . راه ات...
حَسَنوِیهیان، حَسَنویان یا آل حَسَنوَیه یا آل حَسَنویِه (۳۴۸–۴۰۵ق) خاندان کردان برزیکانی شیعه از سلسلههای نیمهٔ باختری ایران که در سده ۴ق/۱۰م در کوه...
عل . [ ع َل ْ ل ] (ع مص ) دوباره آب خوراندن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). دیگرباره شراب دادن . (تاج المصادر) (مصادر زوزنی ). || نیک رنگ ...
عل . [ ع َل ل ] (ع ص ، اِ) کنه ٔ لاغر. || کنه ٔ فربه . از اضداد است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || مرد کلان سال و حقیر و نزار. (منتهی الا...
عل . [ ع َل ْ ل َ / ع َل ْ ل ِ ] (ع حرف ) از حروف مشبهة بالفعل بمعنای لعل ّ است . و بعضی بر آنند که اصل و ریشه ٔ لعل همین عل است ، و لام آن...