جزا
نویسه گردانی:
JZʼ
هدیه یا کار کسی را برابر آن چه داده یا کرده عوض دادن.
واژه های همانند
۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
جزع بنی کوز. [ ج َ ع ُ ب َ ] (اِخ ) از دیار بنی ضباب است به نجد و تا آنجا دو روز راه است به یک طریق . (از معجم البلدان ).
جزع و فزع کردن . [ ج َ زَ ع ُ ف َ زَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) فریاد و زاری کردن . بیتابی و فغان کردن . رجوع به جزع و فزع شود.
سنگ باباغوری (به انگلیسی: Onyx) یا عقیق سلیمانی نوعی سنگ یمانی[۱] chalcedony است که رگهدار باشد. بیشتر سنگهای باباغوری رگههایی سفید و سیاه دارند. ب...