اجازه ویرایش برای همه اعضا

چم

نویسه گردانی: CM
معنی. مفهوم. درونمایه || و معنی را نیز گویند که روح لفظ است، چه لفظ را به منزلۀ جسم و معنی را روح آن گرفته اند. (برهان قاطع-چ معین-امیر کبیر1357 سات 657)
-----------
در زبان پهلوی:
چـِیم
[ceim]
واژه نامه فشرده ی پهلوی ، از مکنزی
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
چم عالی کمربر. [ چ َ ؟ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: یکی از مزارع چهارمحال اصفهان است . (از مرآت البلدان ج 4 ص 262).
چم سیدعلی محمد. [ چ َ س َی ْ ی ِ ع َ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان میداود (سرگچ ) بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز که در 17 هز...
چم حاجی میرزا رضا. [ چ َ رِ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: یکی ازمزارع طایقان قم است . (از مرآت البلدان ج 4 ص 261).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.